خانواده اصلی =
در قانون اروپا حقوق متفاوتی برای خانواده اصلی (همسر و فرزندان خردسال) و خانواده گستردهتر (والدین بزرگسال، خواهر و برادر بزرگسال، فرزندان بزرگسال، عمو، عمه، دایی، خاله، پسرعمو و دخترعمو و غیره) وجود دارد.
نام خانوادگی =
در طول روند پناهندگی، از همان ابتدا از شما خواسته میشود اطلاعات شخصی خود را ارائه دهید. این اطلاعات شامل «نام»، «نام خانوادگی»، «نام پدر» و «نام مادر» است. «نام» برای مثال مریم، آیدا، هودا، جنی است و توسط والدین به فرد داده میشود. «نام خانوادگی» در اروپا معمولاً به تمام اعضای خانواده اصلی تعلق دارد و توسط والدین به فرزندان منتقل میشود و گاهی بعد از ازدواج تغییر میکند یا جدید گرفته میشود. در برخی کشورها خارج از اروپا این مفهوم وجود ندارد و افراد نام خود را به همراه نام پدر و پدربزرگ خود دارند.
«اعتبار/قابل اعتماد بودن» =
این به این معناست که آیا اداره پناهندگی به گفتههای شما اعتماد دارد یا خیر، بر اساس اطلاعاتی که ارائه میدهید (در پاسخ به سوالات در مصاحبهها و مدارک ارائه شده). برای موفقیت در پرونده پناهندگی، باید هم درونی و هم بیرونی سازگار باشید. سازگاری داخلی یعنی خودتان را تناقضگویی نکنید و سازگاری بیرونی یعنی اگر اداره پناهندگی در اینترنت جستجو کند یا از کارشناسان سوال کند، گفتههای شما قابل تأیید باشد. همه بخشهای داستان شما قابل تأیید خارجی نیست، بنابراین بیان شفاف و دقیق مهم است تا باور شوند. اگر اطلاعات یا مدارکی که ارائه میکنید با هم تناقض داشته باشند، ممکن است قابل اعتماد محسوب نشوید. همچنین اگر فقط خلاصهای از داستان خود را بدون جزئیات و با حالت بیتفاوتی بیان کنید، مفید نخواهد بود. اما اگر بتوانید با جزئیات، احساسات و افکار خود را صادقانه توضیح دهید، احتمال اینکه قابل اعتماد محسوب شوید بیشتر است. سعی کنید هر چیزی مرتبط را با استفاده از تمام حواس خود به خاطر بیاورید تا بتوانید خوب توصیف کنید.
مشکلات روانی =
مشکلات روانی به شرایط ذهنی گفته میشود که ممکن است با علائمی مانند استرس، اختلال خواب، احساس ترس یا وحشت، درد یا بیحسی بدن بدون دلیل فیزیکی، غش بدون بیماری جسمی یا عصبی، شنیدن صدا، افکار مزاحم شدید و غیره خود را نشان دهند. سختیهایی که در مسیر رسیدن به اروپا تجربه کردهاید، ممکن است باعث ایجاد چنین علائمی شود. در اروپا، مراجعه به روانشناس (متخصصی که اطلاعات شما را محرمانه نگه میدارد) برای مقابله با تجربیات منفی و احساسات شایع است. حتی اگر در کشور خود مراجعه به روانشناس ناپسند یا شرمآور تلقی شود، باز کردن صحبت درباره مشکلات روانی برای روند پناهندگی و سلامت روان شما مفید و ضروری است و حقوق شما را محدود نمیکند.
«حال شما چطور است؟» =
وقتی در روند پناهندگی این سوال پرسیده میشود، فقط یک ادب گفتاری نیست، بلکه برای فهمیدن بیماری و/یا مشکلات روانی شماست. این اطلاعات اهمیت دارد زیرا ممکن است تعیین کند که شما آسیبپذیر هستید و کارمند پرونده چگونه با شما رفتار کند و اعتبار شما را چگونه ارزیابی کند.
دین شما چیست؟ =
در یونان میتوانید انتخاب کنید مذهبی باشید یا نباشید و همچنین انتخاب عقیده داشته باشید. سوال در روند پناهندگی با هدف آزادی انتخاب پرسیده میشود تا درک شود شما در حال حاضر مذهبی هستید یا غیرمذهبی و یا انتخاب دینی خاص دارید. حتی اگر در دین خاصی متولد شدهاید یا کشورتان فقط یک دین را اجازه میدهد، باید آزادانه دین یا باور فعلی خود را بیان کنید و یا اگر هنوز در این موضوع مطمئن نیستید، شک و تردید خود را اعلام کنید.
به کدام گروه قومی/ملیت تعلق دارید؟ =
لطفاً هر دو اصل قومی و ملیتی خود را از طرف پدر و مادر بیان کنید. هر دو ممکن است در پرونده شما اهمیت داشته باشند.
کجا متولد شدهاید؟ =
حتی اگر از کوچکترین روستا هستید، دقیق بیان کنید. نام روستا/شهر، منطقه یا استان و کشور را ذکر کنید. اگر مکان برای آنها نامفهوم است، خودتان روی گوگل مپ نشان دهید.
چه زمانی کشور خود را ترک کردید؟ چه مدت در کشور X (کشور ترانزیت) ماندهاید؟ =
وکیل یا کارمند پرونده میخواهد بداند دقیقاً چه زمانی از مرز کشور خود عبور کرده و وارد خاک کشور دیگر شدهاید. مشخص کنید چه زمانی شهر یا روستای خود را ترک کردهاید و جداگانه چه زمانی خاک کشور خود را ترک کردهاید. وقتی میپرسند چه مدت در کشورهایی مانند ترکیه بودهاید، منظور از تاریخ ورود تا تاریخ خروج واقعی از خاک آن کشور است. مدت زمانی که در تلاش برای عبور به کشور بعدی بودهاید نیز جزو همان روزها/هفتهها/ماهها محسوب میشود.
توجه: لازم نیست روز دقیق را به خاطر بسپارید، حداقل ماه، فصل و سال کافی است.
توجه: ترتیب زمانی اتفاقاتی که منجر به فرار شما از کشور شده و مسیر رسیدن به یونان مهم است تا اداره پناهندگی یا وکیل شما دلایل آزار و اذیت شما را بهتر درک کرده و به شما اعتماد کنند.
اهمیت اصطلاحات دقیق و اطلاعات =
اگر «شکنجه» شدهاید، از همان واژه استفاده کنید و نگویید «خشونت». اگر «تجاوز» را تجربه کردهاید، حتی اگر سخت است، از آن استفاده کنید. اگر در مورد شوهر دوم خود صحبت میکنید، توضیح دهید که دو بار ازدواج کردهاید.
توجه: هر چیزی که به داستان شما مربوط است میتواند اهمیت داشته باشد. هر چه دقیقتر به سوالات گوش دهید و پاسخ دهید، بهتر است. وکیل، کارمند پرونده یا مترجم پیش از این چیزی درباره شما نمیدانند، به آنها کمک کنید تا بفهمند.
توجه: تنها کلماتی که از دهان شما بیرون میآید در پرونده شما ثبت خواهد شد. باید صحبت کنید و توضیح دهید تا شانس درک درست شما افزایش یابد. آنچه برای شما تجربه معمولی یا «عادی» است، ممکن است برای شخص روبهروی شما کاملاً جدید و ناشناخته باشد.